بسم الله الرحمن الرحیم
سال ۱۳۸۱ که ازدواج کردم مهریه را صد عدد مشخص کردند
عاقد گفت صدتا سکه بهارآزادی الان ۷۰هزارتومان است و شما هفت میلیون تومان بدهکاری
آن سال حوقو مزایایی که می‌گرفتم حدود هشتاد و پنج هزار تومان یعنی هر ماه می‌توانستم یک سکه طلا بگیرم و پانزده هزار تومان هم برایم می ماند
ولی امروز درآمدم صفر است _البته خدا پدر یارانه را بیامرزد_و سکه چهارمیلیون و پانصد و شانزده هزار تومان
اگر بتوانم بعد از سالها بیکاری کاری پیداکنم و صاحب کار با بذل و سخاوت تمام دو میلیون هم حقوق دهدباز هم قدرت خرید نصف سکه هم نخواهم داشت
همسرم مهریه اش یعنی سکه هایش را میخواهد و آنها را به اجرا گذاشته.
چشمم کور زن نگیرم
بنظر شما در ثروتمندترین کشور جهان
این فقر روزافزون و این سیر سقوطی برای چیست؟؟؟
یافارس الحجاز ادرکنی ادرکنی ادرکنی الساعه العجل
درباره این سایت