بسم الله الرحمن الرحیم

یافارس تاحجاز ادرکنی

متن زیر دقیقا حرفهای یکی از همراهان است که در نظرات ارسال فرمدند و من به احترامشان حرفهایش را بدون یک لغت کم و زیاد برایتان ارسال میکنم ، 

از وبلاگ کارمند مجرد

من واقعا ناامیدم

بلد نیستم دروغ بگم یا نقش بازی کنم یا ادای مثبت اندیش ها را دربیارم

خدا گواهه چه ارزوهایی داشتم و چه هدف هایی و چه شوق هایی در این مملکت

خدا شاهده چند سال تو تهران تنها زندگی کردمکار کردم.رخت شور و اشپز و همه کاره خودم بودم.دردهای تنهایی من رو هیشکی ندید و نمی بیند.

عیاشی کردم.کثافت کاری نکردممال حرام نخورمزیر آب کسی رو نزدم.

اما امروز کجام؟

یک کارمند دون پایه قراردادی که نه رانت داره و نه لابی و توسری خور و زیردست ادم هایی هست که بعضا از بیت المال و شهدا هیچی حالیشان نیست و از ولایت و رهبری فقط ژستش رو میگیرن تا به اسم رهبر، نان و ابی به هم بزنند!

وقتی 32سالم گذشته و هنوز یک خودرو و مسکن ندارم، شما بگید باید به چی امیدوار باشیم در این کشور؟

نه! خواهشا بگید شاید من نادان هستم و نمی فهمم و همه چیز گل و بلبله.

به خدا قسم برای من درد داره که برادر من با مهندسی معماری و تجربه کار، الان 6ماهه بیکاره و من باید پولی رو که مثلا از حقوق بخور و نمیر پس انداز کنم، بریزم به حساب ایشون که حداقل از گرسنگی نمیره! لباس و تفریح و مسائل دیگرش به کنار برادر من.!

به خدا قسم درد داره و هیچ امیدی نیست وقتی تنها خواهر من با 27سال سن، استعداد درخشان بهترین سال های زندگیش رو درس خوند و بدون کنکور ارشد گرفت و بعد از اینکه فهمید در بازار کار یا شغلی ندارد و یا نهایتا چند هزار تومان حقوقش از آن کسی که کارگر ساده هست بالاتر است، سرخورده شد و الآن دارد برای کنکور برای دومین بار می‌خواند که دندانپزشکی قبول شود!

نشاط و شادی خواهر من همه نابود شده و زندگیش شده حبس شدن در اتاق و خود را به درس مشغول کردن.نه ازدواجی.نه اُمیدی.

این دردها کجایش اُمیدواری دارد؟ وقتی در مملکتی زندگی می‌کنیم که عمدۀ مسئولان و مدیرانش، فرزندشان را به فرنگ و حتی همان امریکا شیطان بزرگ! می‌فرستند، به نظر شما دو روز دیگر این بچه‌های آنها چکاره‌اند؟ کارمند ساده؟ قطعاً نه! یا می‌مانند و دنیایی می‌سازند که حالش را می‌برند! یا برگردند هم می‌شوند آقا و رئیس من و امثال من و احتمالاً شما !

کجای اینها اُمید گذاشته است برای من و امثال من؟ شما بگویید؛ شاید من در خطا و توهم منفی‌بافی هستم! شاید من هستم که معنی توکل را نفهمیده‌ام!

شاید هم من اصلاً از اول اعتقاداتی نداشتم و تنها نقشش را بازی کرده‌ام! معنی پست شما را نمی فهمم یا حداقل درکش را درست ندارم


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها